وحشی بافقی 1

دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست

گلگشت چمن با دل آسوده توان کرد
آزرده دلان را سر گلگشت چمن نیست

از آتش سودای تو و خار جفایت
آن کیست که با داغ نو و ، ریش کهن نیست

بسیار ستمکار و بسی عهد شکن هست
اما به ستمکاری آن عهد شکن نیست

در حشر چو بینند بدانند که وحشیست
آنرا که تنی غرقه به خون هست و کفن نیست

روشنا! ۰ خوشم اومد :)
شعرایی که ازشون خوشم اومده رو میذارم
تا جایی بشه با نام شاعر...
تگ ها
پیوند های روزانه
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان